جامع ترین وب فارسی
 
 
دو شنبه 5 ارديبهشت 1390برچسب:, :: 19:8 ::  نويسنده : jhosseini

 

چیزی در مورد ماشین فهمیدن ، البته به جز رنگش
 
درك مضمون اصلی یك فیلم هنری
 24
ساعت رو بدون فرستادن sms زندگی كردن
 
بلند كردن چیزی
 
پرتاب كردن
 
پارك كردن
 
خواندن نقشه
 
دزدی كردن از بانك
 
آرام و ساكت جایی نشستن
 
بیلیارد بازی كردن
 
پول شام رو حساب كردن
 
مشاجره كردن بدون داد كشیدن
 
مواخذه شدن بدون گریه كردن
 
رد شدن از جلوی مغازه كفش فروشی
 
نظر ندادن در مورد لباس یك غریبه
 
كمتر از بیست دقیقه داخل یك دستشویی بودن
 
دنده ماشین را با انگشت عوض كردن
 
راه انداختن درست یك ویدئو
 
تماشای یك فیلم جنگی
 
انتخاب سریع یك فیلم
 
ایستاده جیش كردن
 
ندیدن فیلم هندی
 
غیبت نكردن
 
فحش ناموسی دادن
 
نرقصیدن موقع شنیدن یك آهنگ شاد
 
آرایش نكردن
 
لاك نزدن
 
صحبت نكردن وقتی كه باید ساكت باشن
 
سیگار برگ و یا چپق كشیدن
 
درك كردن شوهر وقتی اعصابش خورده
 
گریه كردن بدون آبریزش بینی
 
غذا پختن بدون تماشای تلویزیون
 
تماشای اخبار و خوندن روزنامه
نق نزدن
 
لگد زدن
 
از سن بیست و پنج سالگی رد شدن
 
اخ تف كردن
 
خواستگاری رفتن
 
از همه مهمتر موارد بالا رو قبول كردن

1-


 



دو شنبه 5 ارديبهشت 1390برچسب:, :: 19:0 ::  نويسنده : jhosseini

 



سر سبز ترين گياه اين جاليزي

از ساقه ي تو به آسمان خواهم رفت

اي دوست تو لوبياي سحر آميزي
*********

زندگي سه مرحله ي مهم و عجيب دارد:

1-
مرحله اول 2-مرحله دوم 3-مرحله سوم
*********

اگه عاشق شدي و ميخواي به عشقت

برسي به توصيه هاي زير توجه كن
.
.
.
اي شيطون مچتو گرفتم

حالا تعريف كن طرف كيه؟!!
*********

هه هه هه........ببخشيد

يه لحظه تو رو تو ذهنم تجسم كردم

نتونستم جلوي خودم رو بگيرم

*********

شنيدم آدم مهمي شدي... ميري

دستشويي مگس ها به احترامت بلند ميشن
*********

سلام عزيزم؛شنيدم پنج شنبه آينده

جشن نامزديته تبريك ميگم ؛ واقعا

خوشحال شدم

.
.
ستاد مبارزه با افسردگي دختران دم بخت (خانوما ناراحت نشن )
************
صدات رو مي خوام ، نه براي لطافتش ،

براي اينكه روي وانت داد بزني ؛ نمكييه
*************
جارو برقي با اينكه ميدونه زباله راه نفس اش

رو ميبنده بازم هورت اش ميكشه ،

جارو برقيتم آشغال
*************
نفهم
.
بي لياقت
.
عوضي
.
بي شعور
.
حيوون
.
به كسي ميگم كه قدر گلي مثل تو رو ندونه!دختر ها مثل موتور گازي مي مونن! پر سرو صدا.كم سرعت .كم طاقت.

ببخشيد بد موقع مزاحم شدم ............. مي خواستم قربونتون برم از كدوم طرف برم
.

اكر انقدر كه ستاره بود ، ماه بود، دنيا بي تو تيره و تار بود
.

يادش بخير دوتا دستامو مي گرفتي باهم توخيابون قدم مي زديم تو خيلي منو دوست داشتي - امضا فرقون


w
رو سنگ قبرم بنويس اينجا مجال گريه نيست ... هركي مي خواست گريه كنه بهش بگو اون ديگه نيست

اسمان راميخواهم براى عبور,زيرا راه باريك است.ماه را ميخواهم براى نور,زيرا راه تاريك است.توراميخواهم براى نظافت زيراعيدنزديك است.

خوشا اشكي كه چشمانش تو باشي


بهمن تعطيله 13بدرم تعطيله نيمه شعبان شهادت ها ولادت ها هم تعطيله همشون تعطيلن اما نه به اندازه تو!!!!!!!!!!!!!

زندگي بدونه تو سياه و سفيده بدون تو هيچ نوري نيست بدون تو چپ و راستمو نميشناسم بدون تو قادر به انجام كاري نيستم ازت ممنونم عينك من

 

 



 

 

يارو ميره پمپ بنزين باك زانتياشو پر ميكنه. به كارگر جايگاه ميگه چند شد؟كارگر جايگاه ميگه: 350 تومانيارو تعجب ميكنه !!! در گوش كارگر جايگاه ميگه: شاه برگشته؟كارگرجايگاه ميگه: نه جانم…. نرخ گازوييل همينه

در باغ دلم گرد جنون مي ريزي



سلام به همگی!!

امیدوارم از این آپ خوشتون بیاد !! 

صبح ساعت ۵
قدیم: به آهستگی از خواب بیدار می‌شود. نماز میخواند و سپس به لانه مرغها میرود تا تخم مرغها را جمع کند
جدید: مثل خرچنگ به رختخواب چسبیده و خر و پف میکند..

صبح ساعت ۶
قدیم: شیر گاو را دوشیده است ، چای را دم کرده است ، سفره صبحانه را با عشق و علاقه انداخته .
جدید: باز هم خوابیده است.

صبح ساعت ۷
قدیم: مشغول مشایعت آقای شوهر است که از در خانه بیرون میرود و هزار تا دعا و صلوات برای سلامتی شوهر کرده و پشت سرش به او فوت میکند.
جدید: هنوز کپیده است.

صبح ساعت ۱۱
قدیم: مشغول رسیدگی به بچه ها و پاک کردن لپه برای درست کردن ناهار است.
جدید: تازه چشمانش را با هزار تا ناز و عشوه باز کرده و با دست در حال بررسی جوش های روی کمرش است

ظهر ساعت ۱۲
قدیم: مشغول مزه کردن پلو به جهت تنظیم نمک آن است.
جدید: در حال آرایش کردن با همسایه طبقه بالا در مورد انواع پازیشن های جدید جهت چیز صحبت می‌کند

ظهر ساعت ۱۳
قدیم: در حال شستن جوراب و لباس‌های آقای خانه درون تشت وسط حیاط خلوت میباشد.
جدید: در حال روشن کردن ماشین لباسشویی ، ماشین ظرفشویی و البته غرغر کردن است…

ظهر ساعت ۱۴
قدیم: در حال مالیدن پای آقای شوهر که برای خوردن ناهار به خانه آمده است میباشد. جهت حض جمیل بردن آقای شوهر ، دامن گل گلی خود را پوشیده است.
جدید: در حال انداختن یک غذای آماده درون میکروفر بوده و در همان حال در حال تماشای FashionTV می‌باشد.

ظهر ساعت ۱۵
قدیم: در حال جارو کردن حیاط خانه و تمیز کردن لانه مرغها و بردن علوفه برای گاوشان می‌باشد.
جدید: با یکی از دوستانش به پاساژ صدف برای خرید رفته است.

�صر ساعت ۱۶
قدیم: مشغول شستن پاهای کودکشان است که به دلیل دویدن در کوچه خونی شده است.
جدید: در حال پرو کردن لباس‌های خریداری شده است. در همان حال هم نیم نگاهی هم به شکم خود دارد که جدیداً چاقی را فریاد می‌کشد.

عصر ساعت ۱۷
قدیم: دم در خانه ایستاده است تا آقای شوهر بیاید.
جدید: در لابی نشسته است تا با آقای شوهر به خرید برود.

عصر ساعت ۱۸
قدیم: برای شوهر خود چای آورده و مانند یک خانم کنار شوهرش در حال صحبت با او است.
جدید: از این مغازه به آن مغازه شوهر بیچاره خود را می‌برد.

شب ساعت ۱۹
قدیم: سفره شام را انداخته و شوهر را برای خوردن شام دعوت میکند.
جدید: هنوز در حال خرید است.

شب ساعت ۲۰
قدیم: در حال شستن ظروف شام ، کنار حوض خانه است.
جدید: کماکان در حال خرید است.

شب ساعت ۲۱
قدیم: در حال چاق نمودن قلیان آقای همسر میباشد..
جدید: در رستوران ، پیتزا میل می‌فرمایند.

شب ساعت ۲۲
قدیم: رختخواب ها را پهن کرده است برای خوابیدن . در حال ریختن گل سرخ روی متکای آقای خانه است تا خوش بو شود.
جدید: در حال غرغر کردن بر سر وضعیت ترافیک است.!!!!

اولین نیستم ولی بهترینم


 

 

سلام...

1- هیچ وقت مجبور نیستی به تعداد موهای سرت بری خواستگاری.کافیه فقط یه “بله” کوچولو بگی اونم با هزار منت و ناز و کرشمه.{جدی نگیر!!!توی این قحطی کو خواستگار؟!}
2- به سادگی آب خوردن می تونی چند تا پسر رو تو کوچه به جون هم بندازی.{روشش رو خود خانما بهتر می دونن.پس نیازی به نوشتن نیست!!}
3- هیچ موجود دیگه ای مثل تو تا این حد ریزبین و بادقت نیست که در یک نگاه، مارک کفش زری خانم یا مدل موهای کبری جونو بفهمه!!
4- خوب می تونی نقش بازی کنی.
5- آنقدر زود همه چی رو می گیری که شش سال زودتر از اقایون به تکلیف می رسی.{کلا آقایون دیر میگیرن...اون چیزایی که برای ما خاطره میشه...هنوز براشون آرزو میشه!}
6- بزرگترین پوئن:خیالت از بابت سربازی راحته!صد سال سیاهم که دانشگاه قبول نشی ککتم نمی گزه.{فقط به سالهای ترشیدگیت اضافه میشه!!!واین یعنی یه دختر پرتجربه!!}
7- تو اماکن عمومی با خیال راحت می تونی جیغ و داد راه بندازی چون به هر حال کی وجودشو داره که رو یه دختر صداشو و احیانا خدایی نکرده دستشو بلند کنه؟!!{البته این بند، تضمین شده نیست...چون آدمهای امروزه اعصاب ندارند و هرکاری ازشون بر میاد!}
8- در تاریخ جهان به زیرکی معروفی.
9- می تونی هزار بار هم فیلم رومئو و ژولیت رو ببینی و باز گریه کنی.{نکنه الان برای شونصدمین بار دوباره نگاه کنی..حالا من یه چیزی گفتم !..جنبه داشته باش..}
10- و مهم تر اینکه هیچ وقت از گریه کردنت خجالت نمی کشی.
11- یه چیز باحال:هم دامن می پوشی و هم شلوار.{کلا همه چی میپوشی!!}
12- بهشتم که زیر پای امثال شماست.
13- فقط تویی که می دونی بوی خاک بارون زده تو شبای پاییزی چه جوریه.{در نوع خودش منحصر فرده!}
14- از قدیم گفتن:پشت هر مرد موفقی زنی باذکاوت بوده.اگر هم موفق نبود بازم پشتش یک زن باذکاوت بوده!
15- هیچ کی نمی دونه دقیقا تو فکرت چی می گذره؟فروید، پدر روانشناسی جهان گفته:بزرگترین سوالی که هرگز پاسخ داده نشده و من هم هرگز پاسخ ان را نیافته ام این است که یک زن چه می خواهد؟{ومن می گم و هر گز هم کسی نمیفهمد یک خانم باکمالات وفهمیده که ماشالله تعدادشون کم نیست...چی میخواد...!}
16- چند تا از جنگ های بزرگ تاریخ جهان به خاطر عشق شدید مردها به جنس تو بوده.
17- نماد الهه عشق، زیبایی، جنگ و عقلانیت در یونان باستان به شکل زنه.
18- یادت باشه که خداوند، تمام جهان رو به خاطر برکت وجود یک زن افرید.{خانم فاطمه زهرا}
19- با اینکه از مردا ضعیف تری ولی لازم نیست صدتا کلاس کاراته و تکواندو و از این جور چیزا بری…به یه چنگ و گیس کشی بسنده می کنی.واقعا چقدر به صرفه....!
20- هزار جور مدل خنده ،داری که هر کدوم رو یه موقع تحویل بقیه می دی.{من موندم خدا چجوری این همه تنوع در منو تو قرارداده؟؟!!}

نوشته شده توسط الهام درa95a.blogfa.com



سه شنبه 12 بهمن 1389برچسب:, :: 12:5 ::  نويسنده : A.R.A.N

 

نامه ی جالب یک پسر زرنگ به پدرش

 

پدر در حال رد شدن از کنار اتاق خواب پسرش بود، با تعجب دید که تخت خواب کاملاً مرتب و همه چیز جمع و جور شده.

 یک پاکت هم به روی بالش گذاشته شده و روش نوشته بود «پدر».

  پدربا بدترین پیش داوری های ذهنی پاکت رو باز کرد و با دستان لرزان نامه رو خوند :

شرح نامه: 

پدر عزیزم، با اندوه و افسوس فراوان برایت می نویسم.

من مجبور بودم با دوست دختر جدیدم فرار کنم، چون می خواستم جلوی یک رویارویی با مادر و تو رو بگیرم.

من احساسات واقعی رو با مریم پیدا کردم، او واقعاً معرکه است، اما می دونستم که تو اون رو نخواهی پذیرفت، به خاطر تیزبینی هاش، خالکوبی هاش ، لباسهای تنگ موتور سواریش و به خاطر اینکه سنش از من خیلی بیشتره.

 اما فقط احساسات نیست، پدر. اون حامله است. مریم به من گفت ما می تونیم شاد و خوشبخت بشیم. اون یک تریلی توی جنگل داره و کُلی هیزم برای تمام زمستون. ما یک رؤیای مشترک داریم برای داشتن تعداد زیادی بچه.

مریم چشمان من رو به روی حقیقت باز کرد که ماریجوانا واقعاً به کسی صدمه نمی زنه. ما اون رو برای خودمون می کاریم، و برای تجارت با کمک آدمای دیگه ای که توی مزرعه هستن، برای تمام کوکائینها و اکستازیهایی که می خوایم.

 در ضمن، دعا می کنیم که علم بتونه درمانی برای ایدز پیدا کنه، و مریم بهتر بشه. اون لیاقتش رو داره. نگران نباش پدر، من 15 سالمه، و می دونم چطور از خودم مراقبت کنم.

یک روز مطمئنم که برای دیدارتون بر می گردیم، اونوقت تو می تونی نوه های زیادت رو ببینی. 
                   با عشق،  
پسرت محسن

پاورقی : پدر، هیچ کدوم از جریانات بالا واقعی نیست، من طبقه ی بالا  تو خونه هستم.

فقط می خواستم بهت یادآوری کنم که در دنیا چیزهای بدتری هم هست نسبت به کارنامه مدرسه که روی میزمه.

دوست دارم! هروقت برای اومدن به خونه امن بود، بهم زنگ بزن.

 

با تشکر از وبلاگ ۴ دختر شیطون!!!



صفحه قبل 1 صفحه بعد

درباره وبلاگ


خوش اومدين !!!
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان بزرگ ترین وب پارسی و آدرس a95a.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 19
بازدید دیروز : 13
بازدید هفته : 19
بازدید ماه : 132
بازدید کل : 3251
تعداد مطالب : 37
تعداد نظرات : 21
تعداد آنلاین : 1